اشعار علی قاضی نظام

اشعار علی قاضی نظام , اشعار عاشقانه علی قاضی نظام , شعر علی قاضی نظام , بهترین اشعار علی قاضی نظام , گلچین اشعار علی قاضی نظام , شعر نو علی قاضی نظام , جدیدترین اشعار علی قاضی نظام , شعر علی قاضی نظام در مورد ساعت , شعر شب بخیر علی قاضی نظام

اشعار علی قاضی نظام

در این مطلب از سایت جسارت بهترین اشعار علی قاضی نظام را در بخش اس ام اس شعر برای شما تهیه کرده ایم .امیدواریم مورد توجه شما عزیزان قرار گیرد

معمولاً ساعت از دوازده شب که میگذ

رد،پیغامى دریافت میکنید با این تیتر؛

بیدارى…؟

این یعنى یک نفر روى شما حساب کرده!

خوب فکرهایتان را بکنید…

باز کردن این پیغام عواقب دارد!

باید سنگِ صبور باشید

باید حوصله داشته باشید

باید خودتان را بگذارید جاى ارسال کننده ى پیغام!

یک نفر آنطرفِ خط دارد جان میکَند!

اشعار علی قاضی نظام

“شب بخیر” را نباید تایپ کرد!

“شب” را باید زُل زد در چشمانش

دستى کشید لاىِ موهایش

و هُرمِ نفسهایش…

اشعار عاشقانه علی قاضی نظام

حیف است بلاتکلیف بمانند!

به هر قیمتى شده،

میخرم

تمامِ “شب بخیر”هاى به مقصد نرسیده ىِ مخابرات را…

شعر علی قاضی نظام

کاش اولین آدمهاى روى زمین بودیم

فکرش را بکن

من و تو…

نه ترس از گذشته ات داشتم

نه حسادتى در کار بود

نه چشمى بود و

نه میدانستیم که گناه چیست

کاش حوا بودى

کاش “آدم”بودم

کاش “آدم”بودم

بهترین اشعار علی قاضی نظام

من دنیایم را،

براى کتابى تایپ کردنِ پیغام هاى “مادرم” میدهم…

جدیدترین اشعار علی قاضی نظام

بهترین فیلمى که در سینما دیدم،

“دستهایش” بود…

آنجا که آرام آرام

گره خورد دورِ انگشتانم!

شعر شب بخیر علی قاضی نظام

تمامِ دلتنگى هایم را برایش نوشته ام؛

خط به خط…

روز به روز…

ساعت به ساعت…اما میترسم!

میترسم از اینکه بخواند و با پوزخندى از کنارش رد شود!

میترسم از اینکه بخواند و با یک “مرسى” گفتن،

تمامِ تصوراتم را خراب کند!

میترسم از اینکه یک نفر قبل از من،

تمامِ اینها را برایش گفته باشد!

شجاعتم تا همین حد بود؛

“برایش نوشتن”

من جراتِ ارسالش را ندارم! 

شعر نو علی قاضی نظام

از دور دوستش داشتم وبا آن همه شلوغى…دوست داشتنم به چشمش نمى آمد

صبح چشمانم را به یادش باز میکردم و

شب روى هم میگذاشتم

گاهى میشد ساعتها مینشستم پشتِ میز کافه و

از دور،تمامِ حرکاتش را زیرِ نظر میگرفتم

میخندید،میخندیدم

اخم میکرد،درهم میرفتم…

بالاخره یک روز دوست داشتنم را جمع کردم

تمام قد روبه رویش ایستادم و

یکجا به پایش ریختم!

جوابِ من “مرسى” نبود…اما شنیدم!

جوابِ من “پوزخند” نبود…اما دیدم!

انجا بود که فهمیدم چرا دور بودن های نزدیک را بیشتر دوست دارم

گلچین اشعار علی قاضی نظام

ما شبیه جنسِ خاک خورده ى داخلِ ویترینیم،

که یک نفر انتخابمان کرد

اما حاضر نشد بهایمان را پرداخت کند!

فقط آمد،

دلخوشمان کرد،

و رفت…

رفت یک دورى بزند و برگردد!

شعر علی قاضی نظام در مورد ساعت

کنار بیا جانم

امروز هم مثلِ روزهاى دیگر

فرقِ جمعه با مابقىِ روزهاى هفته

همین است که دلَت که میگیرد،

زُل میزنى به در و دیوارِ اتاقت

زُل میزنى به نداشته هایت

زُل میزنى به جاهاى خالىِ زندگى ات!

شال و کلاه کن جانم

تمامِ خیابانها

تمامِ کافه ها

همه و همه تو را میخواند!

شعر علی قاضی نظام در مورد کره زمین

تمامِ اتفاقاتِ روى کره ى زمین،

دلیل میخواهد جانم…

از صبح که چشمانت را باز میکنى

تا شب که روى هم میگذاریِشان

باید دلیل داشته باشى…

باور کن باید یک نفر باشد،

که زندگى ات را به جریان بیاندازد…

یک نفر که حدفاصلِ مبدا و مقصدهایت ،

دلَش برایت هزار راه برود!

آنها که یار ندارند

زندگى نمیکنند،

روزمرگى میکنند!

شعر علی قاضی نظام در مورد سکوت

لطفاً سکوت را رعایت فرمایید

شاید یک نفر از زیرِ آوار صدایمان میکند و

به گوشمان نمیرسد…

به اندازه ى کافى به جانِ هم افتادیم

از اینجا به بعد

سکوت کنیم و منتظر بمانیم

تا دستى از زیرِ آوار بیرون بیاید وخوشحالمان کند

شعر علی قاضی نظام در مورد شهر

تمامِ مردمِ این شهر

سراغِ جاى خالى ات را از من میگیرند

برگرد؛

قانعشان کن!

برو…

اشعار علی قاضی نظام

بیشتر بخوانید :

شعر با ک

شعر در مورد اسم شادی

شعر با ث

شعر با و

شعر با ه